یک استاد اپیدمیولوژی در یادداشتی نوشت:
نویسنده:
حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی
به گزارش ایران پزشک، حمید سوری در یادداشتی که برای ایران پزشک ارسال کرد، نوشت: «یکی از نکاتی که دکتر پزشکیان در مناظرهها و فضای تبلیغاتی ریاست جمهوری بر آن تاکید داشت، تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و مشاوره علمی Evidence based decision making بود که کشور ما در عرصه مدیریت به شدت به آن نیازمند است تا از منجلاب آزمون و خطا رهایی یابد. جناب رییس جمهور در کنار این رویکرد مناسب باید مراقبت لازم در خصوص خطا در استنتاج علمی را نیز مد نظر داشته باشد تا به اسم تصمیم گیری مبتنی بر شواهد علمی شرایط را بدتر از گذشته نکند.
جناب پزشکیان به نیکی میدانند که حتی بین دو نفر با یک تخصص و سطح تجربه ممکن است دو نسخه متفاوت برای حل یک مسئله توصیه شود که یکی کاملا شفا دهنده و حل کنند مشکل باشد و دیگری انحراف را تشدید و وضع را بدتر هم بکند.
خطا در استنتاج چه به صورت تصادفی و چه نظام مند در بسیاری از تلاشهای علمی بشر متداول است. حتی اگر فردی یا مستندی را که برای تصمیم گیری انتخاب میکنیم، مشفق، دل سوز و وارسته از آلایشهای دنیا و حلاوت مدیریت و میز بدانیم، باز باید نگران این خطاها بود.
عوامل متعددی ممکن است بر خطا در استنتاج علمی تاثیر بگذارند. به طور کلی، عوامل زیر میتوانند در تولید خطاهای استنتاج علمی تاثیرگذار باشند:
1. دادهها و اطلاعات ناقص، غلط و سوگرایانه: استنتاج علمی بر اساس دادههای موجود و مجموعهای از اطلاعات صورت میگیرد. اگر دادهها یا اطلاعات محدودیتهایی داشته باشند، میتواند منجر به استنتاج نادرست یا خطا شود.
2. انحراف از روش علمی مناسب: استنتاج علمی باید بر اساس روشهای علمی صحیح و استاندارد صورت گیرد. اگر در روند استنتاج از روشهای ناصحیحی استفاده شود یا از معیارهای نامناسبی استفاده شود، ممکن است به خطاهای استنتاجی منجر شود.
3. تاثیر تعصبات و گرایشهای شخصی، حزبی، جناحی و ناشی از تعارض منافع: تعصبهای شخصی و نظرهای قبلی میتوانند تاثیر بسیاری بر استنتاج علمی داشته باشند. زیرا افراد ممکن است به نظرات و دلایلی که با باورها و خواستهای شخصیشان سازگارتر هستند، ترجیح دهند. این میتواند منجر به تحریف دادهها و استنتاجهای نادرست شود.
4. تاثیر عوامل و پیامدهای مادی یا سیاسی: در برخی موارد، ممکن است عوامل مادی یا سیاسی به استنتاج علمی تاثیر بگذارند. برخی از محققان ممکن است در برخورد با حقایقی که دلایلی مستقل و معتبر را نادیده میگیرند یا دادههایی را تحریف کنند تا به نتیجهای خاص برسند که با تجارب ماهانهای مطابقت داشته باشد.
5. نادرستی تجزیه و تحلیل دادهها: اینکه چگونه دادهها تجزیه و تحلیل میشوند نقش مهمی در استنتاج علمی دارد. اگر دادهها به طور نادرست تفسیر شوند و از روشهای نامناسبی استفاده شود، ممکن است به نتایج نادرست و خطاهای استنتاجی منجر شود.
6. ناپایداری و ناقص بودن آزمونها و مداخلههای مناسب: زمانی که آزمایشها و کارآزماییها با شرایط نامناسبی یا در مجموعهای ناکافی انجام میشوند، ممکن است نتایج با واقعیتها و تعاملات واقعی دستخوش تضاد شوند. این مسئله میتواند به نتایج غلط و استنتاج نادرست منجر شود.
7. عدم تطبیق یافتههای علمی با جامعهای که میخواهد از این مستندهای علمی استفاده کند.
8. اثربخشی ناکافی، عدم توجه به اولویتها، اسناد بالا دستی و انجام ناپذیری توصیههای علمی. تطبیق یافتههای علمی با مجموعه فرصتها. تهدیدها، نقاط قوت و ضعف هر جامعه نکتهای اساسی در بهره گیری مستندهای علمی برای تصمیم گیری است. اگر این تطبیق به درستی و توسط کارشناسان خبره صورت نگیرد، میتواند موجب هدر رفت منابع جامعه و فرصتها شود.
9. فراهم آوردن فضای نقد برای پالایش مستندات و پیشگیری از خطا در استنتاج یافتههای علمی.
10. تهیه برنامه عملیاتی و نقشه راه مناسب برای تصمیم گیری مبتنی بر شواهد علمی تا اطمینان یابیم این مستندات میتوانند برای سیاستگذاری و تصمیم گیری کم خطا کمک کننده باشد.
به طور کلی، علم مانند چاقویی دو لبه است که در صورت عدم استفاده درست از آن، نه تنها امکان دارد که کمک کننده نباشد، بلکه منجر به خسارات جبران ناپذیری به اسم علم شود. خطاهای استنتاج علمی میتواند از همبستگی نامتعادل دادهها، آمار ناکافی، تعصب شخصی، تاثیرهای سیاسی، استفاده از روشهای نامناسب و تاثیرهای بزرگنمایی و موارد دیگر ریشههایی داشته باشد. از این رو، تصمیم گیرندگان و مدیران باید در تحلیل دادهها، ارزیابی روشها و تشخیص تعصبهای شخصی خود، آگاهی داشته باشند و از روشهایی استفاده کنند که خطاهای محتمل را کاهش دهند.»
پایان پیام/