یادداشت برای ایران پزشک:

ضرورت راه اندازی کمپین «نه به تصادف»، نقص نظارت است

ضرورت راه اندازی کمپین «نه به تصادف»، نقص نظارت است
تاريخ:سی ام اسفند 1403 ساعت 00:55   |   کد : 27037   |   مشاهده: 604
نویسنده: کیانوش جهانپور، پزشک و کارشناس رسانه
مشکل اصلی منجر به ضرورت و اهمیت راه اندازی کمپین‌هایی مانند «نه به تصادف» عمدتا نقص در سیستم نظارتی مانند عدم اجرای سخت گیرانه قانون و مقررات و البته فرهنگ رانندگی است تا کمبود آسفالت.
به گزارش ایران پزشک، در این غروب نوزدهم ماه رمضان، مطلبی در خصوص پویش «نه به تصادف» در یکی از کانال‌های تلگرامی مشاهده کردم و به جهت علاقمندی به موضوع، پیگیر شدم و متاسفانه این یادداشت را حاوی اطلاعات مجعول و مغلوط متعدد یافتم؛ لذا نگران از این که روپوش سپید حامیان آن پویش به لکه‌های این داده‌ها و مقایسه‌های مغلوط، آلوده شود چند سطری به گلایه نوشتم.

مطلبی که بدان اشاره شد ادعاهای مطرح شده در کانال تلگرامی منسوب به آقای احمد زیدآبادی پیرامون تصادفات جاده‌ای، تلفات جنگ و جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی با ترکیب داده‌های نادرست، گزینش‌گری رسانه‌ای و زبان احساسی به گونه‌ای است که می‌تواند واقعیت را تا مرز فریب آماری پیش ببرد و مملو از مقایسه‌های نادرست و اغراق‌های غیر مستند است که برخی تناقضات این ادعاها بررسی می‌شود:

«نرخ تصادفات جاده‌ای ایران ۲۰ برابر میانگین جهانی است با ۲۸ هزار کشته سالانه.»

حرفی نیست که آمار مرگ و میر حوادث ترافیکی در ایران بالاست، در گزارش سازمان جهانی بهداشت (۲۰۱۸) نرخ مرگ و میر جاده‌ای ایران ۲۰.۵ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ذکر شده؛ در همان بازه زمانی، میانگین جهانی هم ۱۸.۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده، لذا نرخ ایران ۱۲.۶ درصد بالاتر از میانگین جهانی بوده است، نه ۲۰ برابر!

حتی اگر ادعا شود تعداد تصادفات منظور نظر بوده هم کمکی به ماجرا نمی‌کند، مگر این‌که نتیجه گرفته شود در حالی که تصادفات در ایران 20 برابر دنیاست، اما مرگ و میر ناشی از آن تنها ۱۲.۶ درصد از میانگین جهانی بیشتر است! و لاجرم، مخاطب این اطلاعات غلط، آمار مرگ و میر به ازای هر تصادف در ایران را بسیار کمتر از دنیا تصور کند!

اگرچه وضعیت فعلی مناسب نیست و حتی بعد از همه گیری کرونا افزایش نشان می‌دهد، اما به یاد داشته باشیم گزارش پلیس راهور ایران (۱۴۰۱) کشته‌های سالانه ۱۶٬۰۰۰ نفر (کاهش ۴۳ درصد نسبت به آمار ۲۸ هزار نفری دهه ۸۰) را نشان می‌دهد.

اگر نسبت ۲۰ برابری در کشته‌های حوادث ترافیکی منظور باشد، تنها در صورتی صحیح است که نرخ جهانی مثلا یک نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر باشد، در حالی که این نرخ ۱۸.۲ است! یا با عدد 28 هزار کشته‌ای که در یادداشت ایشان آمده، آمار جهانی باید ۱.۴ باشد که نه تنها چنین نیست، بلکه چندین و چند برابر این عدد است.

بگذریم که عدد ۲۸ هزار کشته هم احتمالا به داده‌های قدیمی (پیش از سال ۱۳۹۵ یا...) اشاره دارد.

در مورد مقایسه گم‌راه کننده تلفات جاده‌ای با جنگ ایران و عراق هم البته همین بس که اولا حوادث و سوانح ترافیکی در همان سال‌ها پایین یا صفر نبوده و هر عددی را به آمار شهدای جنگ تحمیلی باید اضافه کرد، ولی باز هم مسامحتا می‌توان پذیرفت.

«سالانه [تقریبا] به اندازه تلفات جنگ، کشته و مجروح در جاده‌ها داریم.»

گرچه تفاوت ماهوی بحران‌ها مغفول مانده و قیاس مع الفارق است.

بخش تیره ماجرا اما ادعای رکورددار بودن ایران در خودکشی و سرطان است؛ ادعایی سراسر مجعول و غلط که با آمار جهانی (منابع: ۲۰۲۳ سازمان جهانی بهداشت) کیلومترها فاصله دارد.

ذکر نکردن رتبه واقعی ایران در خودکشی (که هنوز بسیار پایین‌تر از میانگین جهانی است و حتی در جمع 100 کشور نخست هم قرار ندارد) و سرطان (که فعلا ایران در 70 کشور صدر جدول نیز قرار ندارد) هم نشان دهنده جهت گیری غیرحرفه‌ای نویسنده است. در آمار مرگ و میر ناشی از سرطان و خودکشی به قدری مطلب دور از واقع است که در قوطی هیچ عطاری یافت می‌نشود!

آمار قتل عمد در ایران هم حدود ۲.۱ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است (UNDOC، ۲۰۲۲) که از بسیاری کشورهای هم‌تراز حتی توسعه یافته همچنین کشورهایی مانند برزیل (۲۷.۴) یا آفریقای جنوبی (۳۳.۸) و بسیاری از جوامع دیگر در دنیا، بسیار پایین‌تر است و همچنان فاصله دارد.

در مورد برخی مطالب دیگر عنوان شده هم به یاد داشته باشیم، عوامل اصلی تصادفات در ایران (بر اساس پژوهشی در دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۱۴۰۰): عوامل انسانی (۸۲ درصد)، سرعت غیرمجاز (۳۷ درصد)، خواب آلودگی (۲۱ درصد)، سبقت و رانندگی غیرایمن (۱۸ درصد) کماکان در صدر جدول است. عوامل جاده‌ای (۱۲ درصد)، نقص علائم راهنمایی (۷ درصد)، طراحی اشتباه مسیر (۵ درصد) و سپس خودرویی (۶ درصد) از جمله فرسودگی ناوگان قرار دارد.

لذا حتی اگر در نسبت‌ها هم تردیدی داشته باشیم ترتیب‌ها و ترتب‌ها گویاتر از آن است که به عنوان یک روزنامه نگار حرفه‌ای با تجربه و تحصیلات آکادمیک، چنین بی محابا قلم بزنیم!

در مورد مواردی نه چندان مرتبط با سلامت هم البته به همین کفایت کنم ادعای «عدم توانایی در آسفالت ریزی» به سهم بودجه حمل ونقل و راه‌سازی از بودجه عمرانی می‌توان اشاره کرد که اهل فن می‌توانند راهنمایی کنند؛ لکن فراموش نکنیم ایران با حداقل ۲۴۰ هزار کیلومتر جاده آسفالته، در این مقوله رتبه حوالی ۲۲ جهانی را دارد (بانک جهانی، ۲۰۲۳).

مشکل اصلی منجر به ضرورت و اهمیت راه اندازی چنین کمپین‌هایی هم عمدتا نقص در سیستم نظارتی (مانند عدم اجرای سخت گیرانه قانون و مقررات) و البته فرهنگ رانندگی است تا کمبود آسفالت!

متاسفم که عرض کنم آن‌چه در این مطلب تلگرامی پس از چند بار مرور احساس کردم، القای حس بحران ساختگی در مورد خودکشی و سرطان و ... بود تا پیامی همدلانه برای ایجاد توجه و جلب همبستگی مخاطب برای «نه به تصادف».

برای ما آماتورها استفاده حرفه‌ای‌ها از واژه‌های هیجانی مانند «جنگ خونین»، «رکورددار مرگ»، و «حکومت نالایق» بدون پایه آماری یا آمار غلط و حتی واژگونه، پسندیده نیست و در کلاس‌ها و کتاب‌های حرفه‌ای‌ها آموخته‌ایم، رعایت اصل «دقت آماری» با استناد به داده‌های روزآمد و پرهیز از ارائه اطلاعات مجعول و نامستند و مقایسه‌های نامربوط و البته تمرکز بر تحلیل هم‌سنجی‌های واقعی ایضا ذکر دستاوردها و چالش‌ها به صورت متوازن برای ایجاد همبستگی و حرکت بر سر هر مساله‌ای اهمیت و ضرورتی انکار ناپذیر دارد.

جهت اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع شود:

۱. World Health Organization (WHO) – Global Status Report on Road Safety (2018, 2023)
۲. مرکز آمار و اطلاعات راهور ناجا (گزارش سالانه ۱۴۰۱)
۳. Global Cancer Observatory – International Agency for Research on Cancer (2023)
۴. سازمان برنامه و بودجه ایران – سند تخصیص بودجه عمرانی ۱۴۰۲
۵. بانک جهانی – شاخص‌های زیرساختی ایران (ژانویه ۲۰۲۳)

پایان پیام/

https://iranpezeshknews.ir/News/1/27037
Share

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان